پيام دوستان
2-اشراق
04/4/25
جوادتبريزي
زن دردين اسلام نقش زيرين واساسي دارد،آغازوگسترش اسلام با حمايت هاي مالي و معنوي يک زن بوده و امتدادش هم بايک زن،که هردو مسجودملايک اند،
||عليرضا خان||
04/4/17
علي علي اكبري
04/4/15
ستاره ها امشب با هم مهماني از نور دارند انوار تجلي بخش ولايت بر سر مالک اشتر چه حالي دارد هر که را در بزم ولايت نکوست امشب بر تخت ياري اشتر به پا خواسته است و ره ياري مالک را در قرآنهاي پاي نيزه تا يک شمشير فاصله تا معاويه را امروز سربازان حيدر به قصد ياري اش آمده اند اي خوارج بدانيد مالک اشتر تنها نيست و اين نسل اشتر بيشمار دارد لبيک يا حيدر
لشکرهاي ام از آن است که بميرم و آرزوي شهادت بماند به دلم مگر ميشود ناجي من سيد علي قصدشهادتم را ناديده انگارد مگر استاد سيد مجتبي مرا از جرعه اکسير شهادت نداد جرعه اي با عشق؟مگر الم بر دستش نبود مرا اولين سوار عازم ميدان با خوکان صهيونيست به جنگ مگر پيکرم را ولي خدا نگرفت به زانو براي جان دادن پيش از شهادتم خدايا جز شهادت نده مرا حال دگر
علي علي اكبري
04/4/15
مادر ماه آنجاست که رخ مته يار از آنجا مي تپد و عيان ميشود راز دو عالم در چهره ماه ولي خدا امام مطلق سيد علي س روشن و منور به تابش ميرسد مادري که جني ماه است همان کوثر جنت است که شيره وجودي اهل بيت النبوه و امامت و اولي لامر منکم در روانشان جاري است خوشا به دل عاشق که رخ ماه و مازاد والايش سيد علي س چشم او را منور کرده است
+
پلک جهان مي پريد
دلش گواهي ميداد
اتفاقي مي افتد
اتفاقي مي افتد
و
فرشته اي از آسمان فرود آمد
.
.
@};- @};- *تولدتون مبارک مادرهماي عزيز و مهربان *@};- @};-
.
.

انديشه نگار
04/4/4
واي مهسا جون .. شرمنده کردين بخدا... فدات بشم من ... نميدونم با چه زبوني از اينهمه لطف و محبت قدرداني کنم .. عکس کيک که منو ديوونه کرد .. اگه راستکي بود اصلا بهش دست نميزدم فقط ميزاشتمش تو يخچال و با عشق نيگاهش ميکردم .. ما شا الله به دستان هنرمندانه شخص کيک پز و شما عزيز دلم که مي دوني مادر هما عاشق گل و گلدون هست ..B-)
{a h=40kn}كيوان گيتي نژاد و{/a} سلام جناب گيتي نژاد.. متشکرم از پيام قشنگتون @};- ان شالله شما هم هميشه سلامت باشين
ده سال از ثبت اين فيد ميگذرد ده سال است که تو را ميشناسم دوست عزيز و نازنينم و ده سال است در ذهن و دلم خانه داري مهربانو جان ،امسال تولدت را گذاشتم تا جنگ را پيروز شويم و بعدش تبريک بگويم در روزهايي که تو در نابترين مکاني و به حج مشرف شده اي و من در ميان دود و باروت سلامتيت را آرزو کرده ام .خوشحالم که هستي ،عزيز دوست داشتني ،تولدت مبارک و وجود مهربانت مستدام.
+
يک ملودي آرام
همگام با صدايت
نوشته ام ...:
*تو مي روي و
جاي پاهايت
از اشکهاي من
خيس مي شود ....*
.
نگارستان خيال
.

شاخه ي عشق
03/12/1

2 فرد دیگر
23 فرد دیگر
+
*همه اتفاقها دير يا زود افتادنياند!*
*مانند دانههاي تسبيح...*
يکي بعد از ديگري:
*تولد، کودکي، نوجواني، جواني، عشق... و مرگ!*
آه که چه نظم تکراري و کسالت آوري!
کاش ميشد زمان را مثل نخ تسبيح، از بين همه اين اتفاقات بيرون بکشيم
آنگاه در اوج جواني، در يک روز بلند تابستاني، عاشق ميشديم...
آروزهاي بلند پروازانه نوجواني را ارزاني عاشقيهامان ميکرديم
...*
عکس و متن : نگارستان خيال*

نگارستان خيال
03/11/30
6 فرد دیگر
21 فرد دیگر
+
پرسيد: اندوهِ دوري را
چه تسکين است ؟
گفت؛ خيال…
#محتشم_کاشاني
هايدي
03/11/23
+
پر ميکشم از پنجره ي خواب تو تا تو
هر شب من و ديدار،در اين پنجره با تو
از خستگي روز همين خواب پر از راز
کافيست مرا،اي همه خواسته ها تو
زنده ياد محمد علي بهمني
پيام رهايي
03/11/17
+
چگونه قدم هايشان ميپيچد
لاي درختان!؟
چگونه شکوفهها را
به موهايشان سنجاق ميزنند
و مسير کوچهها را بو ميکشند!؟
و چگونه
از بهار و زيباييهايش مينويسند،
وقتي تو را نديدهاند...!
پيام رهايي
03/11/17
+
امروز چه روزيه!؟ :)
آفرين! درسته... امروز روز دانشجوئه @};-
دانشجوها!
استادا!
فارغ التحصيلا!
پشت کنکوريا!
مشروطيا!
نخبه ها!
همه و همه...
روزتون مبارک :)

هما بانو
03/11/11
به خودم تبريک ميگم و به راشد و بقيه :) مهندس فخري، دکتر معزي، دکتر افشار، دکتر سخني، امير جاهد، زندگي کاروانيريال رنگارنگ، مهندس مکانيک، طرح واژه و... (بگيد اضافه شه)
پروانگي، خادمة الشهدا، گل يخ69، حضور پنهان، فانوس، تبسم بهار، قافيه باران، الهه، قاصدک و شاپرک، نرگس، سفير 313، زهرا.م، نيگن خانوم، پرنيا خانم، الهه سکوت، غزل صداقت، هور، زهرابانو، تشنه، هاله، سکوت خيس، تسنيم، ياس، کشتي نجات ما و ... (بگيد اضافه شه)
+
[تلگرام]
خدا هم مثل ما تنها تماشا ميکند چنديست
و ديو آورده ديواري که حاشا ميکند چنديست
نه تنها برگِ باغ افتاده دستِ مرگِ پاييزي
که هرجا جوجه اي نشمرده پَر وا ميکند چنديست
سحر زنداني کوه است و شب جولان دهد در شهر
به دفعِ پيله اش پروانه پروا ميکند چنديست
کلاس درسِ شادِ خويش را با اشک کرد آغاز
که مادر مشقش امضا جاي بابا ميکند چنديست
لباس کدخدا و شيخ و شاه و شحنه ميشي شد
بزحمت گرگ خود را بينشان جا ميکند چنديست
تبر نابارور زادي که پيکر دارد از شاخه
بجانِ جنگل افتاده ست وغوغا ميکند چنديست
درخت و انتظارِ سبزِ باران ، هجمه يِ طوفان
زبانِ سرخِ شاعر، دار پيدا ميکند چنديست
#مهدي_زکي_زاده
2-اشراق
03/10/30
